- قانون شوراها
شوراهای اسلامی کار تعریف شده در اصل 104 قانون اساسی جمهوری اسلامی و فصل ششم قانون کار میباشند. شوراهای اسلامی کار در قانون به عنوان بازوان توانمند کارفرما و نماینده قانونی کارگران محسوب میشوند که علاوه بر کمک به کارفرمایان جهت تحقق مصوبات و تصمیمات داخلی از تضییع حقوق کارگران نیز در چهارچوب قانون جلوگیری مینمایند.
اعضای شوراهای اسلامی کار نمایندگان بیادعایی هستند که از طرفی با کارگران که آنان را انتخاب نموده و توقعات فراوانی دارند و از طرف دیگر با کارفرما سروکار دارند و به عنوان پل ارتباطی میبایست نسبت به حل مشکلات و معضلات تولیدی و به ویژه مشکلات موجود در حوزه کار بین کارگر و کارفرما تلاش نمایند.
در این خصوص قانون شوراها در سال 1363 مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و براساس آن وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی در چهارچوب این قانون تعریف گردید. در زمان تدوین این قانون بیش از 90% از کارگران کشور به صورت رسمی و دائمی فعالیت مینمودند و قانون یاد شده بنا به مقتضات زمانی خود تهیه و تصویب شد. اما به مرور به ویژه از سال 1373 به بعد تعداد کارگران قراردادی نسبت به رسمی بیشتر و هماکنون بیش از 85% از کارگران کشور را نیروهای قراردادی تشکیل میدهند و به لحاظ عدم حمایت قانونی از این کارگران شوراهای اسلامی کار تقریبا از حالت قانونی به سمت فرمایشی سوق داده شدهاند.
عدهای از کارفرمایان محترم به شوراهای اسلامی کار به عنوان یک تشکل مانع و مخل تولید نگاه میکنند و علیرغم اینکه در قانون تاکید شده کارگاههای بالای 35 نفر ملزم به تشکیل شورای اسلامی کار هستند از انجام این مهم ممانعت به عمل میآورند که باید یادآور شویم الحمدا... فرهنگ روابط کار بین کارگران عزیز و کارفرمایان محترم بسیار تلطیف شده و امروز کارگران و کارفرمایان به عنوان شرکای اجتماعی خود را در کنار هم میبینند و فرهنگ تفاهم و تعامل جایگزین تقابل و تخاصم گردیده است.
از دو سال پیش تاکنون ترویج این فرهنگ باعث بیشتر شدن تعداد شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی شده است اما هنوز هم کارگاههای زیادی وجود دارند که میبایست این تشکل قانونی در آنان تشکیل شود.
به هر صورت چون قانون یاد شده با مقتضیات و شرایط موجود تفاوتهایی دارد میبایست با تغییراتی مواجه شود تا انگیزه و روحیه جهت کاندیداتور شدن کارگران در شوراهای اسلامی کار را افزایش دهد.
به لحاظ قراردادی بودن اکثر کارگران، گاهاً مشاهده میشود به دلیل امنیت شغلی و ترس از اخراج در هنگام دفاع از حقوق کارگران حتی حاضر به کاندیداتور شدن در شوراهای اسلامی کار نمیشوند کهاین مورد نقص قانون را میرساند.
از طرفی ارتقاء سطح علمی و فرهنگی کارگران الزام استفاده از نمایندگان با سطح سواد بالاتر را جزء نیازهای اصلی جامعه کارگری میطلبد که در این زمینه نیز قانون شوراها نیاز به اصلاح دارد.
پیشنهادات:
1- آموزش اختیارات و وظایف شوراهای اسلامی کار به جهت ایجاد روابط صحیح و منطقی کار بین نمایندگان کارگران و کارفرمایان.
2- تشکیل جلسات مشترک برای کارگران و کارفرمایان به جهت نهادینه کردن فرهنگ تعامل.
3- اصلاح قانون شوراها با در نظر گرفتن مصونیت کارگران قراردادی عضو شورا از اخراج حداقل تا پایان دوره شورائی.
4- اصلاح قانون شوراها با در نظر گرفتن حداقل مدرک تحصیلی اعضای شورا به پایان متوسطه.
5- تشکیل منظم جلسات هیئت موضوع ماده 22 و اجرای قوانین و دستورالعملهای مرتبط.
6- تشکیل کلاسهای آموزشی قوانین کار و تأمیناجتماعی برای کارگران و کارفرمایان.
8- مسکن کارگران
در کنار کار و ازدواج یکی از بزرگترین وشاید عمدهترین مشکلات کارگران مسکن است. امروزه مخارج ازدواج تا مدتها زندگی زوج جوان را تحت تاثیر قرار میدهد و در شرایط نرمال و طبیعی ماهها و حتی سالها اقساط و بدهیها حقوقش را مستهلک میسازد.
در کنار آن پرداخت اجاره مسکن که خود دارای مولفههای فراوانی است دیگر چیزی از حقوق کارگران را باقی نمیگذارد.
همانطور که عنوان گردید بهداشت و درمان، پوشاک، تحصیل و ارزاق عمومی و مسکن از اجزاء لاینفک زندگی یک خانواده محسوب میشوند اما اگر همه موارد را نادیده گرفته و صرفا مسکن را مدنظر قرار دهیم متوجه خواهیم شد اجاره یک منزل مسکونی حتی در شهرهای کوچک و در مناطق حاشیه شهر کمتر از چهارصد هزار تومان نیست و این در حالی است که پرداخت قبوض آب و برق و گاز و تلفن و ... نیز این مبلغ را تا پانصد هزار تومان افزایش میدهد یعنی کل حقوق ماهیانه یک کارگر فقط باید به اجاره منزل اختصاص پیدا نماید.
مبلغ بیست هزار تومان ماهیانه مصوبه شورای محترم عالی کار و تایید هیئت محترم وزیران تحت عنوان حق مسکن برای کارگران نیز حتی پاسخگوی یکی از قبوض هم نمیشود.
هرچند در سالهای اخیر با وجود تعاونیهای مسکن بهویژه در حوزه کارگری گامهای خوب و موثری برداشته شده و تا حدودی از محرومیت در این زمینه کاسته شده است اما هنوز مشکلات و معضلات زیادی در این بخش وجود دارد و کارگران فراوانی هستند که از داشتن سرپناه محروم هستند و شاید اساسیترین مشکل زندگی آنان نیز همین مسکن باشد. در این راستا دولت دهم نسبت به ایجاد مسکن مهر برای دهکهای پایین جامعه سیاستگذاری نموده اما در این حوزه میبایست از جوانب مختلف به قشر ضعیف کارگر توجه وافری شود.
با توجه به اینکه حداقل دستمزد موجود امکان پسانداز حقوق و واریزی ابتدایی این پروژهها را برای کارگران بسیار سخت نموده است کمبودن میزان واریزی اشاره شده باعث گردیده که روند رشد این شاخص دولت بسیار کند باشد هرچند با تعاملی که با انبوهسازان صورت گرفته اندکی سرعت آن بیشتر شده که این حرکت نیز به تبع آن در ایجاد زیرساختهای خدمات عمومی بسیار موثر خواهد بود، اما کافی به نظر نمیرسد و انتظار میرود همکاریهای بیشتری با این قشر آسیبپذیر صورت پذیرد.
مطلب دیگر در خصوص قیمت تمام شده مسکن مهر کارگران میباشد که در سال 1384 با واریزی مبلغ 6 میلیون تومان و وام مسکن 20 میلیون تومانی – طبقات مختلف جامعه از این امتیاز بهرهمند گردیدند اما امروزه قیمت تمام شده یک واحد 75 تا 80 متری بین 75 میلیون تا 80 میلیون تومان میباشد حتی ارزش افزوده نیز که در قانون تعاونیها و اموال غیرمنقول معافیت مالیاتی دارند در این بخش دیده شده است که قطعا عده زیادی از کارگران به دلیل ضعف مالی از این امتیاز محروم خواهند شد و بهره نهایی آن را طیف خاصی میبرند.
فاصله سطح طبقاتی اقشار کمدرآمد بهویژه کارگران با قشر مرفه جامعه بسیار زیاد شده است و این موضوع در بررسی مسکن این قشر بسیار واضح و مشخص خود را نشان میدهد.
در حالی که در گوشهای از شهر کارگری آرزوی یک منزل مسکونی با 40 تا 50 متر مربع و سرپناه با حداقل امکانات را دارد در مناطق مرفهنشین خانههایی با متراژ بالای 1000 متر و حداکثر امکانات رفاهی و حتی استخر و جکوزی و سونای خشک مورد استفاده قرار میگیرد.
کارمندان دولت در دستگاههای مختلف اجرائی و یا کارمندان بانک، فرهنگیان و دیگر اقشار درخصوص مسکن از امتیازاتی همچون وامهای خوب با سود بسیار کم و اقساط طولانی مدت بهرهمند میگردند اما کارگران چگونه باید مورد توجه قرار گیرند؟ اگر در محدود کارگاهها و یا مراکز کاری کارفرمایان محترم مساعدتی داشته باشند که کمکی انجام میشود در غیر اینصورت استمرار اجارهنشینی رمق از کارگر خواهد گرفت.
به هر صورت کارگران از دولت توقع دارند در این مورد نیز مورد توجه ویژه قرار گیرند و اگر شعار دولت کریمه تدبیر و امید حمایت از اقشار ضعیف و کمدرآمد میباشد به مسکن کارگران و خانهدار شدن آنان اهمیت وافر بدهند.
پیشنهادات:
1- واقعی کردن کمک هزینه حق مسکن در فیشهای حقوقی توسط هیئت محترم وزیران و کمک به بنگاههای اقتصادی جهت پرداخت حق مسکن واقعی به کارگران.
2- اختصاص وام مسکن مخصوص کارگران از طریق بانکهای رفاه با تسهیلات بسیار ویژه و سود بسیار ناچیز و اقساط بلند مدت.
3- در نظرگرفتن زمین رایگان برای کارگران و کمک به ساخت و ساز از طریق تعاونیهای مسکن.
4- وضع قوانین حمایتی توسط نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی در خصوص اختصاص کمکهای دولت به مسکن کارگران.
5- معافیت کارگران از عوارض نوسازی مسکن و هزینههای پروانه ساختمانی که توسط شهرداری اخذ میگردد.
6- تخصیص امتیازات ویژه از طرف دولت برای کارفرمایان محترمی که در فعالیتهای تامین مسکن کارگری دارای نقش اثرگذار هستند.
7- حذف ارزش افزوده مسکن مهر به دلیل مغایر بودن با قوانین.
9- حوادث و سوانح حین کار
یکی از بزرگترین معضلاتی که برای قشر زحمتکش کارگر وجود دارد، عدم تامین ایمنی آنان در حین کار میباشد. امروزه بیشترین حوادث ناشی از کار در کارگاههای ساختمانی اتفاق میافتد. هرچند بیشترین مشکلات برای کارگران و خانوادههای آنان به وجود میآید و شاید فردی تا پایان عمر با معلولیت روزگاری سپری کند و خانوادهای در سوگ سرپرست خود داغدار باشد اما صاحبان ساختمان، پیمانکاران و مهندسین ناظر با انعقاد قرارداد با سازمانهای بیمهگر خود را فارغ و آسوده از تامین وسایل حفاظت فردی و ایجاد محیطی امن برای کارگران میدانند.
متاسفانه در اکثر کارگاههای ساختمانی از کارگر به عنوان ابزاری برای پیشرفت سریع کار استفاده میشود و سلامتی کارگران و توجه به ایمنی آنان به طور کامل نادیده گرفته میشود. در صورتیکه طبق مفاد ماده 91 قانون کار، کارفرمایان بایستی به کارگران آموزشهای لازم را داده و وسایل حفاظت فردی را در اختیار آنان قرار دهند و از همه مهمتر اینکه بر کارشان به صورت مداوم و مستمر نظارت نمایند.
جالب اینکه در بعضی موارد مشاهده میگردد پس از وقوع حادثه کارگر به حال خود رها شده و در حالی که سلامتی و حتی پای جان یک انسان در میان است هیچ توجهی به وی نمیشود و در آن شرایط هم برخی از کارفرمایان محترم بیشتر به فکر پیشرفت کارشان هستند تا سلامتی کارگر که در این شرایط تحمل فشارهای روحی و روانی بسیار سنگینتر از بزرگترین آسیبهای جسمی است.
وقتی از کارفرمای محترم سوال میشود با آسودگی خاطر بیان میکند خوشبختانه کارگاه دارای بیمه مسئولیت مدنی، بیمه عمر و حادثه و ... میباشد خود بیمه جوابگو خواهد بود.
لذا با معرفی کارگر به سازمانهای بیمهگر همه مسئولیتها را از دوش برمیدارند. حالا کارگر و یا خانواده وی باید کفشهای آهنین را به پا کرده در پی احقاق حق خود باشند که در اکثر مواقع نتیجه مطلوب نیز حاصل نمیگردد. با هزینههای هنگفت درمان و مشکلات مختلف کنار آمده و با کولهباری از مصائب ناشی از صدمه تا پایان عمر روزگار سپری کند.
به راستی کوتاهی و مسامحه و عدم قاطعیت دراجرای آییننامه حفاظتی گناهی است نابخشودنی و همه مسئولان در نزد پروردگار منان باید جوابگو باشند.
آیا بهای پایان دادن به حیات کارگران تنها غرامت است ... !؟
پیشنهادات:
1- الزام کارفرمایان به نظارت مستمر و دائم بر کارگران و اجبار به استفاده از وسایل حفاظت فردی که میبایست توسط کارفرما تهیه شده و در اختیار قرار گیرد.
2- تجهیز کارگاه به وسایل حفاظت فنی و بهداشت کار و بررسی دقیق از سوی مسئولان و سپس صدور مجوز برای شروع فعالیت و نظارت مستمر توسط بازرسین اداره کار.
3- اعلام تعطیلی کارگاههایی که مسائل حفاظت و ایمنی را برای کارگران و حتی شهروندان رعایت نمیکنند و برخورد قاطع و قانونی با آنان.
4- اجرای قوانین در مورد کارگاهها و مراکز کاری که مسائل ایمنی را رعایت نمیکنند، توسط دستگاههای مرتبط در حوزه روابط کار و سازمان نظام مهندسی، سازمان فنی و حرفهای قوه قضاییه (جنبه عمومی جرم) و ... که پیشبینی آن در قانون شده است.
- بهداشت و درمان
رعایت موارد بهداشتی در جامعه از طرفی باعث پیشگیری و کاهش بیماریهای متعدد و از طرفی موجب کمشدن بیماری و به هدر نرفتن ثروت ملی است اما رعایت این مهم، هم آموزش میخواهد و هم در برخی موارد هزینه.
یکی از بزرگترین معضلات کارگران گرانشدن بیش از حد مواد بهداشتی و شوینده است که در تهیه آن گاها خانواده کارگران ناتوان میشوند در صورتیکه اگر این اجناس ارزان در اختیار اقشار آسیبپذیر جامعه قرار گیرد بدون شک از بیماریهای مختلف پیشگیری شده و این سرمایهگذاری در بخش بهداشت، اثرش را در حوزه درمان نشان خواهد داد.
بررسی زندگی کارگران نشان میدهد با توجه به اینکه پرداخت هزینههای مسکن بابت اجاره منزل مسکونی، تهیه ارزاق عمومی و هزینههای تحصیل فرزندانش در راس سبد هزینه خانوار قرار میگیرد و بعد از آن هم دیگر پولی برای تامین دیگر ملزومات از جمله مواد بهداشتی ندارند و اگر هم داشته باشند درحد تهیه صابون و شامپو میباشد. به همین دلیل است که آمار بیماریها در خانوادههای ضعیف و کمدرآمد به مراتب بیشتر از خانوادههای متوسط و مرفه میباشد. در حقیقت تورم اجناس و به ویژه این گروه از کالاهای اساسی زندگی مشکلات و معضلات کارگران و خانواده آنان را چند برابر نموده است.
در بخش درمان نیز با وجود دفترچههای تامین اجتماعی که به نظر این دفترچهها به وسیلهای برای دلخوشی کارگران تبدیل شده و تاثیر فراوانی در پرداخت هزینههای درمان به ویژه ویزیت پزشکان متخصص و تهیه دارو ندارند، بیمار شدن یکی از افراد خانواده کارگران که امری اجتنابپذیر و اتفاقا عادی به نظر میرسد بخش قابل توجهی از هزینههای دیگر خانواده را میبلعد. بدین معنی که یک ویزیت دکتر و به ویژه متخصص، تهیه دارو و تزریقات و ... حداقل 50 هزار تومان هزینه را میطلبد یعنی کارگر مجبور است یک دهم درآمد ماهیانه خود را فقط به یک بیماری عادی اختصاص دهد و ای کاش نتیجه گرفته باشد. که البته اجرای طرح پزشک خانواده تا حدود بسیار زیادی این مشکلات را مرتفع میکند که امید است هرچه سریعتر عملی شود.
در هنگام پیچیدن نسخه در داروخانهها نیز برای کمترین داروها حق فنی مشخص شده که به هر صورت دریافت میگردد و جالب اینکه در بعضی اوقات تهیه یک قرص ساده استامینوفن و یا قرص جلدی از سوپرمارکتها ارزانتر از داروخانهها میباشد و دلیل آنهم اخذ حق فنی داروخانه حتی برای تهیه یک نوع قرص و یا شربت میباشد ضمن اینکه اکثر داروهای مورد نیاز آزاد میباشند وداشتن دفترچه تامیناجتماعی با نداشتن آن هیچ تفاوتی ندارد.
در عملهای تخصصی و جراحیهای قلب، کلیه و ... چشم و امید کارگران به بیمههای تکمیلی درمان و یا کمکهای خیرین و نهادهای پشتیبان است در غیر اینصورت خدا میداند چه بر سر کارگر و خانواده وی میآید.
از همه مهمتر بیماریهای لثه و دندان که به هیچ عنوان تحت پوشش تکمیل درمان هم قرار نمیگیرند و هزینههای نجومی آن باعث میشود که به علت درآمد بسیار اندک کارگران با کوچکترین مشکل و عارضه کارگران کمهزینهترین و بهترین راه را کشیدن آن انتخاب کنند بنابراین دولت و شرکتهای بیمهگر میبایست میزان تعهداتشان را افزایش دهند.
به راستی اگر ما در جامعه، رعایت موارد بهداشتی را سرلوحه امور خود قرار دهیم آیا شاهد جامعهای سالمتر و با نشاطتر نیستیم؟ اگر جواب مثبت است پس چرا با هزینههای سرسامآور کالاهای بهداشتی اجازه استفاده آن را از اقشار آسیبپذیر به ویژه کارگران میگیریم؟ و چرا با این روش باعث افزایش مشکلات در بخش درمان میشویم؟
واقعا معنی تامین اجتماعی در حوزه درمان چیست؟ اگر عنوان تامین اجتماعی به معنای در امنیت قرار داشتن و راحت زندگی کردن در جامعه میباشد که به نظر میرسد این عنوان نامناسب انتخاب شده است و اگر واقعا نظر مسئولین محترم ذیربط همین است که باید فکر اساسی و سازوکارهای بسیار مناسبتری را اندیشیده و عملی کنند.
یکی دیگر از مشکلات عمده کارگران مشمول تامین اجتماعی عدم تغییرات متناسب با نرخ تورم در هزینههای اروتز و پروتز و حتی ثابتماندن بعضی از این هزینهها از سال 86 تا کنون است که طبق قانون در تعهد سازمان تامین اجتماعی میباشد. برابر با تعهدات مندرج در ماده 3 قانون تامیناجتماعی و مستند به ماده 28 آییننامه اجرایی این ماده قانونی پرداخت هزینههای اروتز و پروتز جزو تعهدات کوتاهمدت سازمان میباشد.
پروتز شامل وسایل و امکانات مورد استفاده خارج ازبدن بیمار از جمله عینک، سمعک، ویلچر و ... و اروتز شامل وسایل و امکانات پزشکی مورد استفاده در داخل بدن بیمار از جمله پلاتین، بالن قلب و ... بوده که علاوه بر افراد پورسانتاژی مشمولین تحت پوشش خود سازمان را نیز فرا میگیرد.
به عنوان مثال کمک هزینه عینک ازسال 86 تاکنون مبلغ 000/110 ریال ثابت مانده است و یا قیمت ویلچر هنوز مبلغ 000/600 ریال میباشد. در صورتیکه با توجه به میزان تورم قیمتهای واقعی بسیار بالاتر است. این مورد برای دیگر امکانات و وسایل اروتز و پروتز نیز به همین صورت میباشد. برخی از قیمتها به شرح ذیل میباشد که لازم است با توجه به نرخ تورم تغییر کند:
پروتز
|
اروتز
|
دندان کامل 000/60 تومان
|
پلاتین
|
دندان نیمدست 000/30 تومان
|
بالن قلب
|
ویلچر 000/60 تومان
|
|
سمعک 000/75 تومان
|
|
بنابراین واقعی کردن کمکهزینههای اروتز و پروتز و به روزکردن رقمهای آن از خواستههای برحق مشمولین سازمان تامیناجتماعی میباشد.
یکی از بزرگترین مشکلات شهر مشهد کمبود مراکز ملکی سرپایی (درمانگاهها) است که بسیار محسوس میباشد. پایتخت معنوی ایران سالیانه پذیرای 25 میلیون نفر زائر است که اگر فرض کنیم 40% این جمعیت کارگران باشند 10 میلیون نفر زائرین، کارگران هستند از طرفی همجواری این استان با استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، گلستان و سیستان و بلوچستان باعث گردیده این استانها نیز از مراکز استان خراسان رضوی که مرکز معین شرق کشور میباشد استفاده کنند.
در حالیکه مراکز ملکی تامیناجتماعی موجود حتی جوابگوی مجاورین و شهروندان مشهدی نمیباشد احداث و راهاندازی مراکز متعدد ملکی تامیناجتماعی جزو واجبات است که میبایست در دستور کار سازمان تامیناجتماعی و دولت محترم قرار گرفته که اهتمام جدی نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئولین محترم ذیربط در این مورد بیش از پیش احساس میگردد.
پیشنهادات
1- در نظر گرفتن سهمیه مواد بهداشتی و شوینده برای خانواده کارگران با یارانه ویژه از طریق تعاونی مصرف کارگران.
2- حذف حق فنی داروخانهها از واجدین شرایط کارگری با ارائه دفترچههای تامیناجتماعی یا پرداخت آن توسط سازمان تامیناجتماعی یا حداقل اعمال فرانشیز نسخه برابر با تعرفه دارو.
3- امکان برخورداری و استفاده کارگران از بیمارستانهای تخصصی و پیشرفته و با استفاده از دفترچه تامیناجتماعی همانند بیمارستانهای مراکز ملکی خود سازمان بدون پرداخت وجه.
4- پوشش بیمهای همه داروها اعم از داروهای عمومی و خاص توسط سازمان تامین اجتماعی. (بیمه طلایی کارگران)
5- اعمال تخفیفات ویژه برای دارندگان دفترچه تامین اجتماعی در مراجعه به پزشکان عمومی و به ویژه پزشک متخصص و جراح. (اجرای هرچه سریعتر طرح پزشک خانواده)
6- وضع قوانین حمایتی در حوزه بهداشت و درمان از اقشار آسیبپذیر جامعه و ...
7- واقعی کردن کمکهزینههای اروتز و پروتز و به روزکردن مبالغ آن و افزایش سالیانه متناسب با نرخ تورم.
8- اهتمام سازمان تامیناجتماعی و دستگاههای مختلف ذیربط استان خراسان در جهت احداث و راهاندازی هرچه سریعتر مراکز ملکی تامین اجتماعی (درمانگاهها) با توجه به نیاز مبرم و فراوان.
نظرات شما عزیزان:
|