یک نفر از طبقه پنجاهم ساختمانی سقوط کرد. در طبقه چهلم کسی که در بالکن بود از او پرسید اوضاع چطور است؟ او گفت تا اینجاش که خوب بوده». آنچه این داستان را برای همه - به جز آن یک نفر - به لطیفه تبدیل میکند ناآگاهی او از حتمی بودن برخوردش به زمین است. ما بعد از پایان جک، صدای اصابتش به زمین را میشنویم.
همیشه داستان سقوط باید این طور باشد که جسمی از بلندی به پایین بیافتد و با برخوردش به زمین، صدایی به گوش برسد اما هولناکترین سقوط آن است که به صدا ختم نشود. آدم تنها سقوط کند و همچنان سقوط کند و هیچوقت به زمین نرسد. آن تعلیق از نفس سقوط دلهرهآورتر است. شبیه یکی از رویاهای پریشان مشترک بین آدمهاست: «گاهی در خواب خودمان را میبینیم که داریم پرشتاب از بلندی سقوط میکنیم اما به کف نمیرسیم و معلق، دست و پا زنان و شاید با فریاد از خواب میپریم».
ما در این «پرونده» روایتهایی از زندگی کارگرانی که این نوع سقوط را تجربه میکنند عرضه میکنیم، با این تفاوت که آنان هیچگاه شانس از خواب پریدن را پیدا نمیکنند.
سقوط از نردبان بیپله
اولین گزارش این پرونده درباره کارگران ساختمانی فاقد بیمه و به طور عام زندگی آدمهایی است که هنگام کار دچار حادثه شدهاند اما به دلایل متفاوت هیچ شخص (کارفرما) یا نهادی از آنان حمایت نمیکند و در نتیجه اجزای زندگیشان به تدریج و در طول سالها تجزیه میشود. در واقع سقوط بیانتها برای این آدمها پس از اصابتشان به زمین اتفاق میافتد، آنجا که با مصدوم شدن سرپرست خانواده، درآمد کارگریشان قطع میشود و در این شرایط باید از عهده مخارج سنگین درمان جراحات برآیند.
مرض عادت کردن
دومین گزارش این پرونده درباره کودکانی است که در خیابانها کار میکنند. در این متن با نزدیک شدن به زندگی خانوادگی و دلایل وارد شدن این بچهها به بازار کار خیابانی، تلاش میکنیم دروغی را رسوا کنیم که سعی دارد تنها علت کار کردن این بچهها را سودآور بودن کار آنان برای باندهای مخوف و ثروتمندی جا بزند که از دلرحمی ما سوءاستفاده میکنند. این دروغ از آنجا اختراع شده و به تبلیغات رسمی راه پیدا کرده است که احساس گناه بیواکنشی در مقابل جنایتی که شاهدش هستیم را از جامعه بگیرد و به ما مجالی دهد که با دیدن این بچهها از خود نپرسیم نقش تماشاچیان بیتفاوت در سقوط این بچهها چیست؟
گفتوگو و مقاله
در بخش دیگری از این پرونده «زهرا کریمی موغاری»، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران درباره نقش عرضه و تقاضای بازار کار بر معیشت کارگران سخن گفته است.
محمد مالجو، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل کارگری به نقش تشکلهای کارگری در وضعیت امروز کارگران پرداخته و حسام سلامت، دانشآموخته جامعهشناسی اقتصاد در گفتوگویی با عنوان «مصرف میکنم، پس هستم» پدیده نمایش ثروت در ایران امروز را آسیبشناسی کرده است.
علیرضا محجوب، نماینده تهران و رئیس فراکسیون کارگری مجلس, طی گفتوگویی به موضوع تورم و دستمزد کارگران و شکاف معیشتی موجود در زندگی کارگران میپردازد.
علی دینی ترکمان نیز در گفتوگویی با عنوان «مالیات، ابزار توزیع عادلانه ثروت بین طبقات فقیر» شرکت کرده و از راههایی گفته که کشورهای توسعهیافته به خصوص کشورهای اسکاندیناوی به توزیع ثروت - و نه فقر - در جامعه پرداختهاند.
حسن زیبایی نیز در مقالهای آماری، افت شاخص رفاه در دهه گذشته را مورد واکاوی قرار داده و از تبعات کاهش شاخص رفاه در جامعه سخن گفته است.
نظرات شما عزیزان:
|